پگاهم نزدیک است

 

پگاهم نزدیک است

 

 

خسته ام.

 

بازهم غمی مبهم در قلب. توان فریاد نیست.

 

هجوم خاطرات گمشده. تلخ. جانکاه. پوسیده.

 

اما ملموس.

 

در سرما نشسته در امید پگاه رهایی.

 

درخشش نوری رهایی بخش در پگاهی پاک.

 

و بازهم باقیمانده درخواست در امید پاسخ.

 

پگاهم نزدیک است.

پگاهم نزدیک است.

پگاهم نزدیک است.

 

قلب لرزان. روح آزاد.

 

و تن در دام زمان.

 

پگاهم نزدیک است.

 

پگاهم جاودانست.

 

طلوئی دوبارهدر پس شبی سرد و تاریک.

 

پگاهم نزدیک است.

 

پگاهم سوزانست.

مرد بلورین





مرد بلورین


جهنم اینجاست.

جهنم اینجاست.

عصر آهن.

عصر سنگ.

عصر سکوت و خفقانی اندک.

عصر دفن آدم های بلورین.

عصر دیوانگی شیشه.

عصر سکوت.

عصر سکوت.

عصر خرد گشتن کوه هایی بزرگ اما بلورین.

عصر تمسخری بزرگ.

سنگ. شیشه. سکوت.

سنگ. شیشه. سکوت.

عصر انقراض کوه های بلورین.

آه. آه.

فرار. فرار. فراری با نهایت شجاعت.


13/June/2008

دیوانه عاقل

دیوانه عاقل


من یک دیوانه هستم.

آره درست شنیدی. دیوانه.

لغت نامه هاتونو دور بندازید.

نه. مگه دیوانه ای. نه. نه. نه.

قبرستان های آباد. زندانهای خالی.

درست می بینید؟

خوبه. من یک دیوانه هستم.

آره. آره. آره. تو هم بالاخره فهمیدی.

نمی خواهد دیوانه بشی. اجازه داده نشده.

پس عقلت را بگور خواهی برد.

قاتلان آرام. عاقلان خون آشام.

به آتش کشیده خواهید شد.

جهنم اینجاست.

آتش بازی را شروع کردید. پس خرابش نکنید.

فکر کن. نظرت را بگو. با تمام قدرت.

مطمئن باش بر خلاف نظرت عمل خواهم کرد.

من یک دیوانه هستم.

من یک دیوانه هستم!!!!!!!

متهم آزاده

متهم آزاده

در دنیایی که بوی تئفن دروغ همه جا را فراگرفته.

من به دروغ گویی متهم می شوم.

و تنهاترین دلیل. حرکت در خلاف جریان آب متئفن.

و ضربات امواج آنچنان مرا قوی ساخته که نیازی به دروغ ندارم.

به امید آزادی.

به امید آزادی و غرق گشتن در اقیانوس آبی.

آرزویی دارم.

آرزو دارم که غرق گشتن خورشید را در اقیانوسی آبی به نظاره بنشینم.

آرزویی دارم.

آرزو دارم که دیگر آرزویی در سر نداشته باشم.

مرد سوخته


مرد سوخته


آرامش. آرامش از دست رفته.


موهبت. موهبت فراموش شده.


استرس. خشم. نفرت.


نفرت آموخته شده.


تکامل. تکامل. تکامل. آنچه کسب شده.


با ارزش. دردسر ساز. رو به جلو.


تولد نوزادی پاک از دل تجربه ای شوم.


نظم بی نظمی.


دلیل بی علتی.


آزاد. اما در زندان.


آه.


آه. بله.


حقیقت سوزان. مرد سوخته. مرگ زود رس.


دریچه ای دور دست.


دریچه ای دور دست به درون. زمان شعله ور. عمر کوتاه.


ساکت باش.