پگاهم نزدیک است

 

پگاهم نزدیک است

 

 

خسته ام.

 

بازهم غمی مبهم در قلب. توان فریاد نیست.

 

هجوم خاطرات گمشده. تلخ. جانکاه. پوسیده.

 

اما ملموس.

 

در سرما نشسته در امید پگاه رهایی.

 

درخشش نوری رهایی بخش در پگاهی پاک.

 

و بازهم باقیمانده درخواست در امید پاسخ.

 

پگاهم نزدیک است.

پگاهم نزدیک است.

پگاهم نزدیک است.

 

قلب لرزان. روح آزاد.

 

و تن در دام زمان.

 

پگاهم نزدیک است.

 

پگاهم جاودانست.

 

طلوئی دوبارهدر پس شبی سرد و تاریک.

 

پگاهم نزدیک است.

 

پگاهم سوزانست.