سکوتی اجباری
ببار ای درد نهفته. ببار ای درد نهفته.
ببار در شبی تاریک. سکوتی ملموس. تنهایی. بازگشت به درون.
ببار و خالی کن. در شبی تاریک. تکراری. واقعی.
اوه. واقعیتی بی دلیل. فرض شده.
دستان لرزان. سیلی خروشان. آهی بی رمق. آهسته. عمیق.
عمیق و باز هم عمیق تر. ببار و خالی شو.
سکوتی خروشان. نقطه ای تاریک به درون. رودخانه ای جاری. سیلی آرام در موسم خشکسالی.
دستان لرزان. دستان لرزان. فکری مغشوش. ترسی پنهان. به درون.
و باز هم به درون.
ببار و آرام باش. ببار و آرام باش. سکوتی اجباری.
تنفس مصنوعی. پنجره ای بسته. سفید پوشان یاری رسان. سکوتی اجباری.
سکوتی اجباری. سکوت اجباری. بازگشت به درون.
ببار ای درد نهفته. در شبی تاریک. دریچه ای به درون.
سکوت اجباری. بازگشت به درون.
سکوت اجباری. بازگشت به درون.
نقطه ای تاریک به درون. خالی شدن زمان. خالی شدن زمان.
دریچه ای . دریچه ای. به ...... . ........ .
...... . ...... . .......
86/6/15 2:00' am